آزمون اندریافت موضوع (TAT (Thematic Apperception Test
اندریافت، عبارت است از نوعی آمادگی برای ادراک وقایع به گونهای خاص بر اساس تجارب قبلی.
آزمون T.A.T در سال 1935 توسط کریستینا مرگان (Christina Morgan) و هنری مورای (Henry Murray) روانپزشکان آمریکایی تهیه شده است. مواد این آزمون شامل 30 تصویر است که به گروههای دهتایی تقسیم میشوند. معنا و مفهوم این تصاویر مبهم بوده، با شرایطی به آزمایش شونده معرفی میشوند و از او میخواهند تا داستانی درباره هر یک از آنها بیان کند. بعضی از کارتها به کودکان، برخی به زنان و پارهای دیگر به مردان اختصاص دارد.
آزمون اندریافت موضوع، بر این فرضیه مبتنی است که آزمودنی خود را با قهرمان اصلی داستانی که میسازد همانند میکند...
آزمون اندریافت موضوع (TAT) یک روش فرافکنی است که شامل تعدادی تصویر است و در آن از آزمودنی خواسته می شود درباره آنچه که فکر می کند در هر تصویر رخ می دهد داستانی بسازد. موری آزمون TAT را به صورت زیر توصیف می کند: روشی که برخی از سایق ها، هیجان ها، احساسات، عقده ها و تعارض های بارز شخصیت را برای تفسیرکننده تعلیم دیده آشکار می سازد. ارزش این آزمون به ویژه در این است که گرایش های اساسی و بازداری شده ای را منعکس می کند که آزمودنی به دلیل عدم تمایل به افشای آنها یا به سبب ناهشیاری نسبت به این گرایش ها نمی تواند به آنها اعتراف کند. این آزمون با نقاشی های فرافکنی یا آزمون های از نوع لکه جوهر مانند آزمون رورشاخ یا هولترمن تفاوت دارد. زیرا کارت های TATمحرک ساخت دارتری ارائه می دهند و مستلزم پاسخ های کلامی سازمان یافته تر و پیچیده تری هستند علاوه بر این TAT بیشتر به روش های تفسیر کیفی استوار است و به جای ساخت زیربنایی اساسی شخصیت، ویژگی های اینجا و اکنون موقعیت های زندگی فرد را مورد سنجش قرار می دهد. TAT از ابتدای تدوین تاکنون یکی از آزمون های روانی بوده است که در بررسی های بالینی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته و برای تدوین بسیاری از متون مشابه الگو واقع شده است. آزمون TAT از 20 کارت با تصویرهای مبهم تشکیل شده است به آزمودنی راهنمایی می شود که درباره هر تصویر داستانی بسازد و در این داستان درباره آنچه که هم اکنون می گذرد افکار و احساسات قهرمانان آنان، رویدادهایی که وضعیت فعلی را موجب شده اند و نتایج پایانی داستان توضیح دهد. کوشش برای شناخت افراد بر اساس تفسیرهایی که از جهان خود به عمل می آورند تاریخی طولانی و اغلب قابل احترام دارد تفسیر نقاشی ها (و به طور کلی آزمون فرافکنی) عمدتا به نظریه روان تحلیل گری مبتنی است. یکی از فرض های اساسی این شیوه آن است که بسیاری از جنبه های مهم شخصیت از طریق خودسنجی هوشیارانه به دست نمی آید و لذا پرسشنامه ها برای این منظور ارزش محدودی دارند. برای به دست آوردن تصویر دقیق از جهان درونی شخص باید راهی انتخاب شود که از تفاوت ها و دفاع های ناهشیار پیشگیری شود. بنابراین از دیدگاه روان تحلیل گری یک رویکرد غیرمستقیم مانند استفاده از نقاشی های فرافکنی امری اساسی است. نقاشی های فرافکنی فنون بیانی هستند زیرا جنبه هایی از خصایص شخص را هنگامی که به گونه ای از فعالیت می پردازند نشان می دهند. نمونه های دیگری از متون بیانی عبارتند از تفسیر بازی نقش، نمایش، بازی کودکان یا فهم معنای پنهان لطیفه گویی ها. به طور کلی در کاربرد فنون بیانی فرافکنی، رویکردهای بسیار گوناگونی وجود دارند که نقاشی های فرافکنی از آن جمله اند. بعضی از متخصصان بالینی از آزمودنی می خواهند که صرفا تصویر یک آدم بکشد در صورتی که دیگر متخصصان بالینی ممکن است از او بخواهند که تصویری از جنس مخالف، یک خانه و یک درخت را نیز ترسیم کند و درباره آنچه که کشیده است داستانی بسازد و یا از رنگ یا مداد رنگی استفاده کند.